جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 9:53 ::  نويسنده : آيدا
زانوهامو بغل کرده بودمو نشسته بودم کنار دیوار

دیدم یه سایه افتاد روم

سرم رو آوردم بالا

نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم

تمام صورتم عرق شرمندگی پر کرد

گفت:تنهایی

گفتم:آره

گفت:دوستات کوشن؟

گفتم: همشون گذاشتن رفتن

گفتی: تو که می گفتی بهترین هستن!

گفتم:اشتباه کردم

گفتی: منو واسه اونا تنها گذاشتی

گفتم:نه

گفتی:اگه نه،پس چرا یاد من نبودی؟

گفتم:بودم

گفتی:اگه بودی،پس چرا اسمم رو نبردی ؟

گفتم:بردم، همین الان بردم

گفتی:آره،الان که تنهایی،وقت سختی

گفتم:…..(گر گرفتم از شرم-حرفی واسه جواب نداشتم)

-سرمو انداختم پایین-گفتم:آره

گفتم:تو رفاقتت کم آوردم،منو بخش

گفتی:ببخشم؟

گفتم:اینقدر ناراحتی که نمی بخشی منو؟ حق داری

گفتی:نه! ازت ناراحت نبودم! چیو باید می بخشیدم؟

تو عزیز ترینی واسم،تو تنهام گذاشتی اما تنهات نذاشته بودمو نمی ذارم

گفتم:فقط شرمندتم

گفتی:حالا چرا تنها نشستی؟

گفتم:آخه تنهام

گفتی:پس من چی رفیق؟

من که گفتم فقط کافیه صدا بزنی منو تا بیام پیشت

من که گفتم داری منو به خاطر کسایی تنها می ذاری که تنهات می ذارن

اما هر موقع تنها شدی غصه نخور،فقط کافیه صدا بزنی منو

من همیشه دوست دارم،حتی اگه منو تنها بزاری،

همیشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودی،منو فراموش کردی تو این خوشی

اما من مواظبت بودم،آخه رفیقتم،دوست دارم

دیگه طاقت نیاوردم،بغض کردمو خودمو انداختم بغلت،زار زدم،گفتم غلط کردم

گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نکن که تو خودم گم بشم

گفتم دوست دارم…

گفتم: داد می زنم تو بهترین رفیقیییییییییییییییی

بغلت کردم گفتم:تو بن بست رفیقی

یک کلام،خدا تو بهترینی


نظرات (0)
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 9:51 ::  نويسنده : آيدا

" همیشه باید یک کسی باشد که حتی اگر به جای کلمات فقط سه نقطه گذاشتی در یک صفحه سفید ،
 بدانی که می داند یعنی چه ! . . .
همیشه باید کسی باشد ! تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد !
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید ! بفهمد !
که اگر سکوت کردی بفهمد ! باید کسی باشد !
که اگر بهانه گیر شدی ! بفهمد !
باید کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن ! نبودن ! بفهمد !
باید کسی باشد که اگر حرف های بی معنی زدی بفهمد !
باید کسی باشد بفهمد که درد داری ! که زندگی درد دارد ! بفهمد که دلگیری ! بفهمد که دلت برای چیزهای
کوچک تنگ شده !!!
همیشه باید کسی باشه که وقتی دلت گرفت سرتو بزاری رو شونش تا میتونی بباری
ولی نیست . . . .

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

از این دنیا و آدماش یاد گرفتم ...

یاد گرفتم حتی اگه عاشق شدم به رومم نیارم که اصلا" کسی هست که من عاشقش شدم...

یاد گرفتم اگر کسی باهام نامهربونی کرد خیلی زود فراموشش کنم...

یاد گرفتم اگر کسی دلمو شکوند، من دل کسی رو نشکونم...

یاد گرفتم نزارم کسی اشکهامو ببینه...

یاد گرفتم نزارم کسی بفهمه تو دلم چی میگذره و بخواد برام دل

بسوزنه...

یاد گرفتم تو این دنیا به جز خودمو خدام به کسی تکیه نکنم...

یاد گرفتم راز دلمو به هیچکس نگم بجاش رازدار خوبی باشم...

یاد گرفتم غرور کسی رو زیر پاهام له نکنم، نزارم کسی غرورمو

بشکونه...

یاد گرفتم هیچ وقت التماس کسی نکنم جز همونی که بالا سرمه...

یاد گرفتم که برای رسیدن به هدفم دیگران را بازیچه قرار ندم...

یاد گرفتم دوستی یک حادثه است و جدایی قانون...

یاد گرفتم هر گناهی که کردم ولی حرمت دل کسی رو نشکنم...

یاد گرفتم دنیا برام هرچی رقم زد قبول کنم و دم نزنم...

یاد گرفتم که همیشه همه ی اینا یادم باشه...

یاد گرفتم اینا همش درس های دنیاس...

آره دنیا به آدماش درس میده و بعضی وقتا این دنیا چه پست و زشته...



نظرات (0)
پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 17:8 ::  نويسنده : آيدا

دِ نـَـه دِ یه تیکه کلام طنز اصفهانی واسه جواب دادن به جمله های غیر عادی …

 

فرق پ نه پ با د نه د : وقتی از پـ نه پــ استفاده می کنی یعنی مطلب خیلی واضح بوده همینطور الکی یه سوال بیجا کرده مثل این ( زنگ زدم اورژانس 115میگه آمبولانس میخوای قربان ؟میگم پــ نه پــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام بقیشم آدامس بده !)) ولی وقتی از د نــ د استفاده می کنیم ،یعنی طرف اشتباه فکر کرده حالا تو می خوای درستشو بهش بگی

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 طرف مداركشو داده واسه ترجمه كه اقدام كنه واسه خارج.!.!.! بعد اومده خونه ما ميگم چايى ميخورى يا شربت؟؟؟ ميگه قهوه اسپرسو اگه دارى بيار !!!!!!!!!!!!!!! تو دلم گفتم :دِ نـَـه دِ هفته پيش كه خاكشيرو با كاسه سر ميكشيدى يادت نيست؟؟

 +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

دارم میرم آنتالیا دوست دخترم میگه میشه عزیزم منم ببری ؟میگم د نـَـــــــــــه د مگه ادم با کباب میره تو چلو کبابی......

 ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

مامانم میگه چرا اینقدر سرعت نت کمه ! میگم چون الان داریم از یولترا استفاده می کنیم!میگه : خوب ببندش ! میگم : د نه د ، اگه اینو ببندیم که باید بریم " سایت پیوندها " سوال شرعی بپرسیم !!

 +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

خونه همسایمونو دزد زده بود....

زنگ زدم 110 میگم:الو...پلیس 110؟

میگه: پَـــ نـــ پَـــ راهنمای 118..بفرمایید!!

منم حرصم گرفت گفتم: میخواستم زنگ بزنم اُسکُلتون کنم...

گفت: دِ نـَــ دِ ...شمارت افتاده...وقتی اومدیم دم در خونتون میبینی کی اُسکل شده!!!!

 ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ همه تن چشم شدم….. . . “دِ نـَـه دِ ” . اصلش اینه: بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ فکرنکن یاد تو بودم، کارنداشتم ول می گشتم!

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

چاه کنه داشت چاه ميکند بعد از چند روز صاحبش بهش گفت : حاجي تعطيلش کن اين زميني را که براي ما ميکني که آب نداره ؟ گفت : دِ نـَـه دِ براي شما آب نداره واسه من که نون داره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

حموم بودم، مامانم مي زنه به در مي گم بـــله ؟ مي گه حمومي ؟ مي گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اينجا لندنه، صداي منو از راديو بي بي سي مي شنوي.

ميگه : دِ نـَــــــه دِ در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپيوترت کار ميکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برميدارم که امشب رو لندن بموني تا فهم درست جواب دادن رو ياد بگيري، آها يه چيز ديگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش ميکنم

 ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

طرف ميره عروسي ميبينه همه موبايل به کمر بستن . اونم يه کاغذ لوله ميکنه ميبنده به کمرش . يکي بهش ميگه يه کاغذ گير کرده به لباست, طرف ميگه دِ نـَـه دِ اين فکسه



نظرات (5)
پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 17:7 ::  نويسنده : آيدا

خواص گوسفند :1-بو مي دهد 2-سبزي مي خورد 3- گاهي مي خوابد 4-پرواز نمي کند 5-اف هاي سر کاري را با دقت مي خواند

يكي از نظاميان آزاد شده انگليسي حاضر به بازگشت به كشورش نشد وي در اين باره گفت ميخوام بدونم آخر سريال ترش و شيرين چي ميشه

عزيزم ! هر کسي غير من بهت « ميگه دوست دارم »باور نکن ! آخه مجتبي تو تنها کسي هستي که مي پرستم . پيمان من واقعا واست ميمرم . ميدوني چيه رضا ؟ اصلا زندگيم بدون تو فايده نداره ! خدا شاهده علي , شب ها از عشقت خواب ندارم . مامانم ميگه فکر نويد ديوونه ات کرده ! هر چي بهش ميگم من غير از ساسان کسي رو نميخوام باورش نميشه ! تو بگو سعيد جونم ! بايد چيکار کنم

با احساس بخون: آتش زدي بر خرمنم، واي خرمنم واي خرمنم واي خرمنم . . . . بسه ديگه فهميدم خري

اگر يه مرد در ماشين رو براي خانومش باز کنه ميشه 4 تا نتيجه گرفت: .ماشين تازه هست 2.زنش تازه هست 3.طرف زنش نيست 4.مرد گلابي هست

از تركه مي پرسن اسم كوچيك فردوسي چيه ؟ مي گه : ميدان

دوهفته اقامت دربهترين هتل ايران،ديدارخصوصي بادکتراحمدي نژاد،صبحانه کره محلي و عسل سبلان،ناهارآبگوشت بزباش،شام کباب بناب،حضوردرتمام بخش هاي خبري دنيا،يک دست کت و شلوار هاکوپيان،بليط پرواز مستقيم به لندن،به اضافه دهها جايزه ديگر..کافي است يکبار به آبهاي ايران تجاوز کنيد

دخترا به پنج گروه اصلي تقسيم ميشن : ‌گروه اول دخترائي هستند كه پسرا رو بدبخت ميكنن! گروه دوم دخترائي هستند كه اشك پسرا رو در ميارن! گروه سوم دخترائي هستند كه جوون پسرا رو به لبشون ميرسونن! گروه چهارم دخترائي هستند كه كاري ميكنن پسرا روزي 18 بار‌آرزوي مرگ كنن! گروه 5 دخترائي هستند كه به اشتباه فكر ميكنن جزو هيچكدوم از گروههاي بالا نيستن

به يه پيرزن 200 ساله ميگن چه ارزويي داري ميگه 6 سال ديگه عمر كنم بشم 206 جوونا سوارم بشن

تهرانيه داشت واسه ابادانيه خالي مي بست مي گه من يه سگ دارم وقتي مياد خونه در مي زنه .... ابادانيه مي گه : ولك مگه بابات كليد نداره ؟؟؟؟

چند سوال: چرا وقتي باطري کنترل تلويزيون تموم مي شه دکمه هاي اونو محکمتر فشار ميديم؟ چرا اگر به کسي بگيد که در فضا 4 ميليارد ستاره وجود داره باورش ميشه ولي اگر بهش بگيد رنگ ديوار خيسه خودش با دست امتحان مي کنه تا مطمئن بشه؟ چرا براي انجام مجازات اعدام با تزريق آمپول سمي، از سرنگ استريل استفاده مي کنن؟ چرا تارزان بعد از اين همه وقت كه تو جنگل بوده ريش و سيبيل نداره؟ آيا ميشه زير آب گريه کرد؟

با من باش... عزيزم با من باش و از وجود من به زندگيت گرما و صميميت ببخش و سرماي سخت زندگيت را با اعتماد به من از بين ببر ، << ايران رادياتور



نظرات (0)
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 20:51 ::  نويسنده : آيدا

پاسخ های جالب این دانش آموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد! سوال ها و جواب ها را بخوانید.

ناپلئون درکدام جنگ مرد؟
در آخرین جنگش!

اعلامیه استقلال امریکا در کجا امضا شد؟
در پایین صفحه.

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون آن که ترک بردارد؟
زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد!

علت اصلی طلاق چیست؟
ازدواج!

علت اصلی عدم مردود شدن دانش آموزان چیست؟
امتحانات.

چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟
نهار و شام!

چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر آن سیب!

اگر یک سنگ قرمزی را در دریای آبی بیاندازید، چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد!

یک فرد چگونه می تواند هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست، شبها می خوابد!

چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنید که یک دست داشته باشد!

اگر در یک دست خود سه سیب و چهار پرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید، کلا چه خوهید داشت؟
دستهای خیلی بزرگ!

اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند، چهار نفر آن را در چند ساعت خواهند ساخت؟
هیچ! چون دیوار قبلا ساخته شده!



نظرات (4)
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 17:13 ::  نويسنده : گلنوش

 

دندون به زبون می گه اگه یه کوچولو گازت بگیرم بریده میشی. زبون میگه دِ نـَـ دِ اگه موقع حرف زدن یه حرکتو اشتباه بیام کل ۳۲ تاتون باید بریزید بیرون..

•••••••••• د نه د •••••••••

دوستم میگه من خیلى تنهام ! میگم نـــــــه این حرفو نزن . هیچکس تنهانیست! من از تنهایی درت میارم. میگه واقعا؟ یعنی میخوای با من باشى؟ میگم دِ نـَـ دِ برات همراه اول میخرم…

•••••••••• د نه د •••••••••

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟
میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو…

•••••••••• د نه د •••••••••

یه روز مامانم خونه نبود بابام غذا درست کرد . ماشاالله همه غذا رو سوزوند. اومدیم با مرام بازی دراریم تا آخر غذا رو خوردم . وقتی غذا تموم شد بابام برگشته میگه تموم شد؟میگم اره،مگه مشکلیه؟میگه دِ نـَـه دِ خاک بر سر از قحطی برگشتت الحق که آشغال خوری بچه .

•••••••••• د نه د •••••••••

هر ۳۹ روز یکبار یادی از دوستاتون بکنید فکر کردی برا دلتنگی میگم؟
دِ نه دِ برای این میگم که اگه مرده بود اقلا به مراسم چهلمش برسید!

•••••••••• د نه د •••••••••

داداشم ازم پرسید راسته میگن کاشف الکل رازیه؟ منم گفتم : د نـَـــــــه د هم کاشفش رازیه هم مصرف کنندش

•••••••••• د نه د •••••••••

دارم میرم آنتالیا دوست دخترم میگه میشه عزیزم منم ببری ؟میگم د نـَـــــــــــه د مگه ادم با کباب میره تو چلو کبابی……

•••••••••• د نه د •••••••••

حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟ می گه حمومی ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی. میگه : دِ نـَـه دِ در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم

•••••••••• د نه د •••••••••

زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم.. لطفا یه چیز خوب بگو یه کم حالم بهتر بشه
شوهر: دِ نــــــــــــــــــَـــــ ـــه دِ بیناییت فوق العادست عزیزم



ادامه مطلب ...


نظرات (4)
سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : آيدا

هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند.
هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پسرک پرسید : «ببخشید خانم! شما کاغذ باطله دارین»

کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم
به آن ها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به
پاهاى کوچک آن ها افتاد که توى دمپایى هاى کهنه ی کوچکشان قرمز شده بود.

گفتم: «بیایید تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.»

آن ها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهایشان را گرم
کنند. بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا بهشان دادم و مشغول
کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت
و خیره به آن نگاه کرد.

بعد پرسید: «ببخشید خانم! شما پولدارین»

نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه … نه!»

دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: «آخه رنگ
فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.»

آن ها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران
به صورتشان شلاق نزند، رفتند.

فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آن
ها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب
زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه ی این ها
به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و
اتاق نشیمن کوچک خانه ی مان را مرتب کردم.

لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم.

مى خواهم همیشه آن ها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
ماریون دولن



نظرات (5)
سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 21:43 ::  نويسنده : آيدا

زپرتی:
واژة روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است. در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش به هم ریخته است.
 
هشلهف:
مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جملة انگلیسیI shall have به معنی من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژة مسخره آمیز را برای هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار می‌برند.
چُسان فسان:
از واژة روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است.
 
شر و ور:
از واژة فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.
 
اسکناس:
از واژة روسی Assignatsia که خود از واژة فرانسوی Assignat به معنی برگة دارای ضمانت گرفته شده است.
 
فکسنی:
از واژة روسی Fkussni به معنای بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنای بیخود و مزخرف به کار برده شده است.
 
نخاله:
یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند.



نظرات (0)
سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 14:21 ::  نويسنده : گلنوش

دقت کردین همیشه مهمترین و قشنگترین ترین اس ام اس ها *some text missing* میشه ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین همیشه بلافاصله بعد از کلیک کردن روی آیکن Shut Down یادت میاد که چه کاری با کامپیوتر داشتی !
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین وقتی دارین موقع فوتبال نگاه کردن تخمه میخورید اگر یه دونه از اون مغز تخمه ها بیفته رو زمین تا کل خونه رو نگردی و پیداش نکنی بیخیال نمیشی ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین یه چیزی رو پوست میگیرین میخواین بخورینش بعد بجای اینکه پوستشو بندازین سطل آشغال خودشو میندازین تو سطل
لامصب از شکست عشقی هم بدتره
*********تا حالا دقت کردین**********
تا حالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید چون تجربه ندارید و نمیتونید تجربه پیدا کنید چون کار ندارید ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﺎ “ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ” ﺑﮕﯿﺮﯼ ، ﻓﻮق ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻣُﺪ میشه ؛ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺟﺮ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﻮﻕ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮﯼ ، “ ﺩﮐﺘﺮﺍ ” ﻣُﺪ ﻣﯿﺸﻪ ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین دقیقا زمانی که فکر میکنی زندگی دیگه از این بدتر نمیشه یه اتفاقی میفته که میبینی نه بابا از این بدترم میشه ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
*********تا حالا دقت کردین**********
دقت کردین ؟
فقط کافیه در ماشینت باز باشه ، عالم و آدم میان بغل دستت که بگن در ماشین بازه . . .
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکنه !
 

نظر یادتون نره ها



ادامه مطلب ...


نظرات (1)
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 20:33 ::  نويسنده : گلنوش

kheyli badin bara post haye man nazar nemizarin



نظرات (3)
آیدا
این وب شخصیمه پر از خاطرات و مطالب باحال
درباره وبلاگ

سلام به همگی نظر یادتون نره
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آيدا و آدرس ida.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 66
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 155
بازدید کل : 136658
تعداد مطالب : 136
تعداد نظرات : 66
تعداد آنلاین : 1



-